اگه
استيون هاوكينز تو ايران بود ، ديگه تهِ تهش مياوردنش تو برنامهى "احسان
علیخانىِ خود اپرا وينفرى پندار" و اون عن آقا هم با لحنِ تحقيراميز بهش
ميگفت : " از اين كه الان ميتونم بهت تجاوز كنم و تو هيچكارى نميتونى بكنى
چه حسى دارى ؟ " و بعد هاوكينز گريه ميكرد و ملت هم با احساسات پروانهاىِ خودشون ، عاشقِ صراحتِ كلامِ دلسوزانهى عليخانى ميشدن ؛ به اين ترتيب مهر تاييدى زده
ميشد بر مثلِ نغز و عامىِ "خايه مالان در جهان صنعتگرند" ؛ صد افسوس که هاوکینز یک آریاییِ باغیرت و از تخم و ترکهی کوروش نیست .
پ.ن : شايد هم هاوكينز رو يهويى كادو ميدادن به يه خونواده اى ، يه چيزى تو مايه هاى لواشك هفت ميوه .
پ.ن : شايد هم هاوكينز رو يهويى كادو ميدادن به يه خونواده اى ، يه چيزى تو مايه هاى لواشك هفت ميوه .
:)))))))))))) خدا بود, از این بهتر نمیشد دربارش طنز نوشت
ReplyDelete